تنهایی
تا قلبی را متصور شوم که به زیبایی حرافهایش باشد
تو آنقدر زیبا گفتی که من بارها حقایقم را زیر و رو کردم
تا مبادا حرفی میانشان از ته دل نبوده باشد
آفرین! مهارت تو در دروغ گفتن آنقدر بود
که دنیای کوچک من تنها به فکر جبران محبتهایت! بود
و تو آنقدر قاطعانه توجیه کردی
که من تنها فرصت گفتن یک جمله داشتم: برای همیشه خداحافظ"
گاهی بعضی آدمها چقدر راحت می تونن بی رحم باشن. چقدر راحت می رن. چقدر راحت!
جدایی
بازم حرف دارم. که بعدا می نویسم. یه دست نوشته داشنم که یه روز بهت می دوم شایدم تایپش کردم و تو همین وبلاگ گذاشتم.
فعلا خداحافظ
چرا دیگه حال نداری
دیگه حال ادامه ندارم
تفاوت
درباره دعواها هم باید بگم که بیشتر بحثامون به خاطر لج بازی های خودته. منم از قهر بدم میاد. اگه بخوایم همه چیز همیشه آروم باشه من دیگه نباید حرف بزنم که ازین به بعد هم چشم همین کار رو می کنم. ببخشید اگه اذیتت کردم.
تفاوت
تو می گی من عوض شدم و از اول آشنایی عقایدم این نبوده. حق با تواه. اما من از این عوض شدن خیلی راضیم. و اینکه هر آدمی عوض می شه و قرار نیست آدما همیشه یه شکل بمونن. دیگه اینکه به قول دوستی خداناباورها مشکلی با خداباورها ندارن اما خداباورها همش می خوان خداناباورها رو به راه راست هدایت کنن!
نه اینکه من خداناباور باشم اما در باره ما یه جورایی اینجوریه. اینکه از هر موقعیتی استفاده می کنی تا من رو به راه راست هدایت کنی خیلی جالبه!
اما باید بپذیری که من و تو با هم فرق داریم و من نمی خوام عقایدم خلاف اینی که هست بشه. من با مطالعه به اینجا رسیدم نه این که گمراه شده باشم. امیدوارم یاد بگیریم به عقاید هم بدون بحث احترام بذاریم. که اگه یاد نگیریم با مشکلات جدیتری مواجه خواهیم شد.
نکته دیگه قهرای پشت سر همه. من از این قهرا خسته ام و دیگه هم حال منت کشی ندارم پس سعی کن از تعدادشون کم کنی.
دعا
اون روزایی که با تو آشنا شدم رو دقیقا یادمه. اون روزا رو خیلی دوست دارم. بارها و بارها از خدا به خاطر اینکه من و تو همدیگه رو پیدا کردیم تشکر کردم. آره، راست گفتی. زندگی من و تو به هم گره خورده اما هیچ چیز به طرز مسخره ای قاطی نیست. نمی دونم شایدم قاطی باشه ولی مسخره نیست. من این زندگی رو دوسش دارم چون با همیم. نمی دونم قراره چی بشه ولی خیلی امیدوارم. می دونم خدا چاره ای برامون در نظر گرفته. دوست داشتم خدا از همون اول راهی که به هدف می ذاره جلو پامون بذاره. از همون اول هم دعام همین بوده. دعام این بوده که به آرامش برسی. با هم. برات زیاد دعا کردم. برای به آرامش رسیدنت. و برای به آرامش رسیدنت هر کاری از دستم بر بیاد انجام می دم.
نتیجه
من و تو تا الان خیلی راهو با هم اومدیم. تو اتفاقی وارد زندگی کسی شدی که خیلی پستی و بلندی داره زندگیش. تو هر چهارصد هزار نفر یکی اینطوریه! خیلی اه ها! فکر کن! یه دفعه زندگی آدم به کسی گره بخوره که همه چیزش به طرز مسخره ای قاطی باشه. می دونم چقدر سخته آدم همچین کسی رو بپذیره. اما تو پذیرفتی و نرفتی. چند ساله با همیم؟ نمی دونم. اما خیلی جاها با هام بودی. واسه من نتیجه 7 سال تلاش تا 1 ماه دیگه مشخص می شه. امیدورام سعی مون نتیجه بده. چون هر دومون با همه توانمون پای این قضیه ایستادیم. امیدورام نتیجه بگیریم. نگرانم. فکرم مشغوله و امیدوارم. امیدورام ببه نتیجه ای که می خوایم برسیم. تو که به دعا معتقدی اساسی دعا کن!
صبر
حق داری. با این فشارایی که تو زندگی تو هست جور دیگه ای انتظار نمی ره. نگران نباش علی. من هستم. ما با همیم. قرار بود تو همه زندگیمون با هم باشیم. غمت نباشه عزیز دلم. این روزای سخت تموم میشه. روزای آروم ما هم می رسه. خدا بزرگه عزیز دلم. دیشب کلی گله و شکایت بردم در خونه خدا. هر کی که تو رو اذیت می کنه خدای نداره. اگه خدا داشته باشن اذیتت نمی کنن. حرفاتو می فهمن و کمکت می کنن. دیشب خیلی خودمو کنترل کردم تا نفرینشون نکنم.
ولی من امیدم به خداست. توکل کردم به اون. می دونم اون کمکمون می کنه.